گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

بازار شکر لعل شکر بار تو بشکست

ناموس فلک غمزه خونخوار تو بشکست

بازار تو تا گرم شد از زحمت عشاق

بس شیشه خونی که به بازار تو بشکست

در راه تو خود بین نتوان بود که مه را

[...]

مجیرالدین بیلقانی