گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴۵

 

گفتم که میارید ز بازار بنفشه

تا خود بچند از لب جوبار بنفشه

گفتم [که] ز جوبار و ز بازار نشاید

آرند مگر از خط دلدار بنفشه

چون دید به گرد رخ او خط دلاویز

[...]

جهان ملک خاتون