گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵

 

شبی چون شمع می خواهم که پیش یار بنشینم

ولی آن روز دولت کو که با دلدار بنشینم

نشستن با می و ساقی چو در باغم میسر شد

چرا در خلوت ای زاهد! چو بوتیمار بنشینم

نشستن با رقیبانش شب و روز از غمش ما را

[...]

نسیمی