گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸

 

عشق تو دست از میان کار برآورد

فتنه سر از جیب روزگار برآورد

هر که به کوی تو نیم‌بار فروشد

جان به تمنا هزار بار برآورد

جزع تو دل را هزار نیش فرو برد

[...]

خاقانی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۸۹ - غزل

 

عشق مرا از هزار کار برآورد

گرد جهانم هزار بار برآورد

یار مرا خوی تنگ بود به عادت

عشق دلم را به خوی یار برآورد

لشکر سودای عشق بر سر من تاخت

[...]

سلمان ساوجی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲

 

دوشینه سرودی دل افگار برآورد

کاهو ز حرم مرغ ز گلزار برآورد

امسال دگر اشک صلاح و دم زهدم

رنگ می پار و گل پیرار برآورد

من توبه نیاورده ام از کعبه که کافر

[...]

نظیری نیشابوری