گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴۹

 

رفتی و شد بی تو جانم زار، باز آی و ببین

سینه ای دارم ز هجر افگار، باز آی و ببین

بر سر راه تو زان بادی که از سویت رسید

دیده من پر خس و پر خار، باز آی و ببین

گر بیایی و ببینی حال من از گفت من

[...]

امیرخسرو دهلوی