گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۷

 

هر که را بدخو است یار آگه بود از حال من

دوزخی در قعر نار آگه بود ازحال من

کس نداند چون بود حال دلم در زلف تو

صعوه در کام مار آگه بود از حال من

بی می لعل لبت افتاده ام چون چشم تو

[...]

بلند اقبال