گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳۶

 

سمندر داغها از آتش رخسار او دارد

کجا یاقوت تاب گرمی بازار او دارد

نه تنها نقطه خاک است چون ناقوس ازو نالان

که چرخ از کهکشان هم بر کمر زنار او دارد

به تیغ کوه خون خویش را چون لاله می ریزد

[...]

صائب تبریزی