گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۶

 

ساقیا عهد گل از ابر بهاران تازه شد

باغ و راغ از سبزه و سبزه ز باران تازه شد

لاله آمد در چمن چون ساغر و نرگس به باغ

سوی ساغر آرزوی میگساران تازه شد

می پرستان ز آتش گل بزم می افروختند

[...]

جامی