گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵

 

دلم نگاه ترا سخت آشنا دیده ست

ولی نمانده به یادش که در کجا دیده ست

به چشم من چه عجب گر ز ناز ننشیند

غبار کوی تو چون سرمه چشم ها دیده ست

به من هر آنچه کند، پیش می تواند برد

[...]

سلیم تهرانی