گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹۷

 

کارم از دست برفته ست ز نادیدن تو

زین پس، ای دیده، کجا ما و کجا دیدن تو

آن کجا وقت که در کوچه ما به جولان رفتن

دل بدزدیدن و دزدیده به ما دیدن تو

آن به خونریز خود از چشم رضا دیدن من

[...]

امیرخسرو دهلوی