گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳

 

مرا وصال تو بگذشت در تمنا دوش

برفت بر رخم از آب دیده دریا دوش

زمین خلوت خود را بسان خون دیدم

بر آب دیده بینداختم مصلا دوش

گداخت شمع وجودم ز عشق سر تا پای

[...]

ناصر بخارایی