گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۵

 

بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم

کامی از آن عذار و لب ساده چون کشم

جانی که در ریاضت حاجت تمام سوخت

پیش تو ای مراد خدا داده چون کشم

من عاشقم که باد مرا عیش خوش حرام

[...]

بابافغانی