×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در قحط و غلا و شکایت روزگار گوید
دردا که در این شهر دلی شاد نمانده است
یک بنده ز بند ستم آزاد نمانده است
هرجا که رِوَم ناله و فریاد و فغان است
در شهر بهجز ناله و فریاد نمانده است
مرغان چمن سینهکباباند که در دشت
[...]
۳۰ بیت