گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

از زلف تو سودائی و شیدا دل ما

در کوی غمت ساخته مأوا دل ما

چون غرقه دریای حقیقت گشتیم

عالم همه قطره گشت و دریا دل ما

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲

 

ای خیل غمت برده بیغما دل ما

مهر تو سپهرست و ثریا دل ما

بستیم دل شکسته در زلف کژت

تا خود چکند زلف کژت با دل ما

خواجوی کرمانی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰

 

جامیست چه جم نما دل ما

بنموده خدا به ما دل ما

شمع دل ماست نور عالم

افروخت به خود خدا دل ما

عشقش بحریست بیکرانه

[...]

شاه نعمت‌الله ولی