گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷۱

 

شد ز غمت خانهٔ سودا دلم

در طلبت رفت به هر جا دلم

در طلب زهرهْ رُخِ ماه رو

می‌نگرد جانب بالا دلم

فرش غمش گشتم و آخر ز بخت

[...]

مولانا
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۹

 

دربند زلف یار چو شد مبتلا دلم

یکباره شد ز قید دو عالم رها دلم

دیر و حرم کنند بگردش همی طواف

تا گشته جای آن صنم دلربا با دلم

نازم صفای صافی بی درد صوفیان

[...]

صغیر اصفهانی