گنجور

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۳

 

به ما عمریست زلف یار سودا در میان دارد

خم و پیچی که دارد جمله با ما در میان دارد

به دست ما اسیران بلا سررشتة کاری

نخواهد بود تا زلف بتان پا در میان دارد

نه از فرهاد بر جا ماند نقشی نه ز خسرو هم

[...]

فیاض لاهیجی