گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۲

 

او آئینه است و هر طرفی روی‌ها دارد او

روشن همی‌شود هنر و عیب ما در او

هر گه که بنگریم در ابروی و قامتش

معلوم می‌کنیم کژ و راست را در او

تزویر و زرق صومعه و خانقه پر است

[...]

ناصر بخارایی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۱ - سر آغاز

 

ز آب خضر سرزده گلها در او

غنچه گشا باد مسیحا در او

وحشی بافقی