×
قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۶
زان قد چو شمشاد بفریاد دلم
زان روی چو لاله یافته داد دلم
شمشاد ببست و لاله بگشاد دلم
غمگین شد ازین و گشت زان شاد دلم
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۲
ای غمزه تو کآشفته بنیاد دلم
کم زادی و مهر تست همزاد دلم
از تو به فلک رسیده فریاد دلم
بیچاره دلم گر نکنی یاد دلم
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۳۷
زین دام بلا که در وی افتاد دلم
بس در که به روی فتنه بگشاد دلم
در عشق کسی که جوی خون می راند
خون راند ز چشم من که خون باد دلم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴۰
ببین که باز به دست تو اوفتاد دلم
متاع کاسد خود را کجا نهاد دلم؟
بگشت گرد سر زلف نیکوان چندان
که خویشتن را چندان به باد داد دلم
به جای بود دلم تا نشسته بود آن زلف
[...]
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷
ای آن که چو بگذری تو بر یاد دلم
جز گریه نگیرد زغمت داد دلم
تا از تو جدا فتادم ای وای بمن
یادت نرسد اگر به فریاد دلم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی
داغ عشق تو خانه زاد دلم
نرود یار تو ز یاد دلم