گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸

 

شبگیر و تنها می‌روی ای شمع دل‌ها تا کجا

دانم بر ما می‌روی اینک تو با ما تا کجا

دیبای رخ پرداخته، زلفین مشکین آخته

بر تبت و چین تاخته، زان مشک و دیبا تا کجا

با ماه عنابی شفق، یا خط کافوری ورق

[...]

اثیر اخسیکتی