گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۶

 

آهنین‌جانی مرا کز غصه تابی می‌دهد

آهن از آتش چو بیرون کرد آبی می‌دهد

همچنین جان‌های تشنه چون ز آتش مپرهند

هر یکی را دور از کوثر شرابی می‌دهد

آنکه داغش می‌نهم بر سینه خود نیز حیف

[...]

کمال خجندی