گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۴

 

لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم

مخمورم از آن لعل شرابی مگر ارزم

کردم ز تو ای دوست سؤالی ز سر عجز

اندیشه بفرمای جوابی مگر ارزم

در بادیه شوق تو، ای کعبه مقصود

[...]

جهان ملک خاتون