گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۰

 

ما نخواهیم از غم خود کاشنا بیرون برد

آشنا هم زین رخ پر خون ما بیرون برد

در هوایش آنکه پندم می دهد، گر بیندش

دانمش مرد، ار سر خود زین هوا بیرون برد

دوش گفتندم کت آن سلطان خوبان یاد کرد

[...]

امیرخسرو دهلوی