گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵

 

زاهد همه عمرم به می ناب گذشته ست

چون سبزه ی جو از سر من آب گذشته ست

تا دامن دل رفته مرا چاک گریبان

کارم ز رفوکاری احباب گذشته ست

هر جرعه ی آبم به گلو تیغ گذارد

[...]

سلیم تهرانی