گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۱۴

 

از گهر گرد یتیمی شست آب چشم من

توتیا شد خاک در عهد سحاب چشم من

جوهر بینایی من پرده سوز افتاده است

کی سفیدی می تواند شد نقاب چشم من؟

آنچنان کز خنده گردد غنچه گل بی گره

[...]

صائب تبریزی