گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۷

 

دوش ما همخوابهٔ آن سرو بالا بوده‌ایم

همچو مشکین سنبل او بی سر و پا بوده‌ایم

منت ایزد را که یک شب در کنار ما نشاند

آن سعادت را که چندین گاه جویا بوده‌ایم

از کجا پیدا شد این طالع که بعد از مدتی

[...]

ناصر بخارایی