گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳

 

تا سحر امشب شراب ناب می‌باید گرفت

خون‌بهای شمع از مهتاب می‌باید گرفت

عمر صرف باده کردی، روی در میخانه کن

هرچه آبش برده، در گرداب می‌باید گرفت

تا دم کشتن مکن در عشق ترک اضطراب

[...]

سلیم تهرانی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۷۴

 

درس بی آرامی از سیلاب می باید گرفت

نسخه بیتابی از سیماب می باید گرفت

موسم گل می رسد ساغر پرستان فرصت است

خون زاهد از شراب ناب می باید گرفت

می دهد از راز پنهانش خبر چین جبین

[...]

اسیر شهرستانی