گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱۹

 

چنان کز آن لب خامش عتاب می بارد

ز آرمیدن ما اضطراب می بارد

ترست از عرق شرم چهره تو مدام

ستاره دایم ازین آفتاب می بارد

به چشم عاشق لب تشنه سبزه لب جوست

[...]

صائب تبریزی