گنجور

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۳

 

دی شدی مست می ناب و خرابم کردی

داغ بر دست نهادیّ و کبابم کردی

ناصح از من بگذر دیگر و بگذار مرا

چه شدم، این همه کز پند عذابم کردی؟

چون در خانه غارت‌زده چشمم باز است

[...]

میلی
 

عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵

 

زآن دم که ملازم رکابم کردی

معروف تمام شیخ و شابم کردی

من قطره بدم توام نمودی «عمان »

من ذره بدم تو آفتابم کردی

عمان سامانی