×
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۵
در حسن بتان دلبر ما بلکه تو باشی
در غمزه زنان هوشبر ما بلکه تو باشی
چشم از رخ خوبان نکنم جانب محراب
بر ابروشان عشوه نما بلکه تو باشی
در زلف بتان کیست نهان رهزن دلها
[...]
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۶
بازآ که ز دل زنگزدا بلکه تو باشی
روشنگر آیینه ما بلکه تو باشی
حاجتطلبان را ز کرم آن خم ابروی
بنمای که محراب دعا بلکه تو باشی
هر سوی که کردی نظرت جانب یار است
[...]