گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۹

 

خراب چشم تو اندیشه عتابش نیست

که می پرست غم از تلخی شرابش نیست

بیاض گردن او در کتابخانه حسن

سفینه ای است که حاجت به انتخابش نیست

گلی است چهره خندان آن بهار امید

[...]

صائب تبریزی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

گر بعاشق سر عتابش نیست

هرچه گویم چرا جوابش نیست

گر نه کارم بهجر خویش گذاشت

بهر قتلم چرا شتابش نیست

کوی عشقست چون گذرگه سیل

[...]

مشتاق اصفهانی