گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

این چه غوغاست که در چنگ و ربابست امشب

وین چه مستی است که در جام شرابست امشب

باده بی پرده بده ساقی مستان و مترس

محتسب نیز چو مامست و خرابست امشب

مستی ای نرگس جادو و بکف سیخ مژه

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

چشم ساقی چو من از باده خرابست امشب

حیف از آن دیده که آمادهٔ خوابست امشب

قمرا! پرده برافکن که ز شرم رخ تو

چهرهٔ ماه فلک زیر نقابست امشب

نور روی قمر و عکس می و پرتو شمع

[...]

ملک‌الشعرا بهار