گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۴۶

 

خوش باش که تا نه بس ازینجا بروی

امروز خوشک نشین که فردا بروی

چندین بحدیت رفتن از جا بمرو

کاینجا تو بدان آمده یی تا بروی

کمال‌الدین اسماعیل
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۴ - درمدح دلشاد شاه

 

ای سرو گل عذار و مه آفتاب روی

ما را متاب در غم و از ما متاب روی

با سایه سواد سر زلف خویش گیر

ما را که سوختیم در این آفتاب روی

یارب چه نازکی که چو بر گل گذر کنی

[...]

سلمان ساوجی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۵

 

ای نو عروس حسن ترا آفتاب روی

مه را ز شرم عارض تو در نقاب روی

بهر نظاره رخ چون ماه تو سزد

گر بر درت چو حلقه نهد آفتاب روی

با ماه عارضت پس ازین آفتاب را

[...]

سیف فرغانی