گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷۶

 

سایه تا افتاد ازان شمشاد بالا بر زمین

آسمان رنگ قیامت ریخت گویا بر زمین

محو شد در روی او هر چشم بینایی که بود

شبنمی نگذاشت آن خورشید سیما بر زمین

سایه شمشاد جان بخش تو ای آب حیات

[...]

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۰

 

من نمی‌گویم به چشمم نه قدم، یا بر زمین

چشم من فرش است هرجا می‌نهی پا بر زمین

کشتی چشم تر من بود با دریا قدر

اشک زور آورد، آمد پشت دریا بر زمین

زیر پای عاشقان باشد زمین و آسمان

[...]

قدسی مشهدی