×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۷
رخت کز آتش تبها به تاب در عرق است
چو نیک می نگرم آفتاب در عرق است
به خونش گر شد آن روی و در عرق افتاد
همیشه شمع منور به تاب در عرق است
به گرد عارض و روی تو خط خوی آلود
[...]
۶ بیت