×
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷
سنبل تازهٔ تو بر گل سیراب خوش است
نرگس مست تو در گوشهٔ محراب خوش است
حاجت شمع معنبر پیش رخت
مفلسان را وطن از پرتو مهتاب خوش است
نقش بالای تو در دیدهٔ من هست مقیم
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱
چشمهٔ چشم ما پر آب خوش است
سر آبی در این سراب خوش است
در ضمیر منیر هر ذره
دیدن نور آفتاب خوش است
جامی از می بگیر و پر می کن
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹۳
به هر کجا نبود حسن، آفتاب خوش است
ز روی هر چه توان داد چشم آب خوش است
ز ماه خانگی آن را که خانه روشن نیست
جلای دیده ز گلگشت ماهتاب خوش است
جواب خشک ازان لعل آبدار مرا
[...]
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۹۸
نوروز رسید و باده ناب خوش است
وز باده و گل، مجلس احباب خوش است
گر یار موافقت کند موسم گل
در باغ، شراب و گشت مهتاب خوش است
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
گفت: معشوق بی نقاب خوش است،
مهر تابان، نه در سحاب خوش است!