×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱۵
از خشک طینتان مطلب جز جواب خشک
بحر سراب را چه بود جز سحاب خشک ؟
در زهد من نهفته بود رغبت شراب
چون نغمه های تر که بود در رباب خشک
از سوز عشق گریه من شد بدل به آه
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۸۱
در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک
کی شود چشم ترم چون دیده گرداب خشک
ریخت از بس آبرو در پیش گلبرگ لبت
شد گل شاداب ساغر، چون گل مهتاب خشک
مشت خونی داشتم وز دوری آن گلعذار
[...]