گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

‎تویی که تیغ چو آب تو کشته آتش را

به زهر چشم، عتاب تو کشته آتش را

ز باد، آتش اگرچه همیشه زنده شود

نسیم طرف نقاب تو کشته آتش را

به خون گرم گر آلوده است نیست عجب

[...]

سلیم تهرانی