گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۶

 

به کویت چون توانم من به این حال خراب آیم؟

که از بس ضعف، نتوانم ترا یک شب به خواب آیم

به گلگشت گلستان می‌رود، ای عشق نپسندی

که دشمن هم‌عنانش باشد و من در رکاب آیم

به صد خواری سزاوارم درین عالم، چه لازم بود

[...]

سلیم تهرانی