گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۵

 

چشم یارم دوش بی هنگام خواب آورده بود

وز تکبر غمزه شوخش عتاب آورده بود

تاب زلفش برده بود از چهره شب تیرگی

وز فروغ مهر رویش ماهتاب آورده بود

صبح صادق از سر اخلاص بر رویش دمید

[...]

امیرخسرو دهلوی