گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

تو پیش چشم منی چشم من پر آب از چیست

چو دل بوصل تو آسود اضطراب از چیست

ز شوق آن لب میگون دلم کباب بود

تو آتشم زده یی ورنه دل کباب از چیست

گرفت چاشنیی از لب تو ساغر می

[...]

اهلی شیرازی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۱ - در مرثیه حضرت شاهزاده علی اکبر

 

بگریه گفت که این شور و اضطراب از چیست؟!

تو هم به مطلب خود می رسی شتاب از چیست؟!

بلند اقبال