گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۲۶

 

سوختی در عرق شرم و حیا ای ساقی

دو سه جامی بکش از شرم برآ ای ساقی

از می و نقل به یک بوسه قناعت کردیم

رحم کن بر جگر تشنه ما ای ساقی

چند چون شمع ز فانوس حصاری باشی؟

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۰

 

ابر، تر دامن و سرد است هوا ای ساقی

خوش بود بادهٔ خورشید لقا، ای ساقی

دردسر می کشی از نالهٔ مخمور، چرا؟

می توان بست به جامی، لب ما ای ساقی

به در میکده، از خشکی زهد آمده ایم

[...]

حزین لاهیجی