گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۹ - شرف یزدی

 

صوفی مباش منکر رندان می پرست

کاندر پیاله پرتوی از روی یار هست

رند و است جرعهٔ می از اسباب دنیوی

و آن هم بیفکند ز کف آنگه که گشت مست

شیخ است و صدهزار تعلق ز نیک وبد

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۱ - شوکت بخارایی

 

ز هم نمی‌گسلد رشتهٔ نظارهٔ من

به عمر خود نکنم غیر یک نگاه ترا

چه منع می‌کنی از بینوایی که مراست

که پادشاه ندارد گدایی که مراست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۳ - شرف اصفهانی

 

اگر زاهدانند وگر عارفانند

همه مردِ مزدند مرد خدا کو

مرا لایق سوختن می‌شماری

اگر صادقی آتش و بوریا کو

خدایا از آن خوان که از بهر خاصان

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۳ - شرف اصفهانی

 

مسلمانان به مستوری میازاریدمستان را

بترسید از قضایِ بدکه من هم پارسا بودم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۳ - شرف اصفهانی

 

عشقی که نه آلودهٔ هجران نه وصال است

گنجی است ندانم دل خرسندِ که دارد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

زان درِ توفیق نگشایند بر رویت که تو

از همه کاری چو درمانی توکل می‌کنی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

به شغل عاشقی غم‌های عالم رفت از یادم

چه می‌کردم اگر کاری چنین پیدا نمی‌کردم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

غیرت نه همین لازم عشقست که لیلی

از رشک نخواهد که به مجنون نگرد کس

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

این کعبه و آن مسجد آدینه طلب کرد

ره سویِ تو آن برد که در سینه طلب کرد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

مردیم و حرف یاری ما در جهان بماند

رفتیم در کنار و سخن در میان بماند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

به ناامیدی از آن خوش دلم که چرخ نیافت

بهانه‌ای که توان از من انتقام کشید

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

به هرکس می‌رسد عاشق دل دیوانه می‌جوید

دلش را آشنا برده است و ازبیگانه می‌جوید

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

از ردّ و قبول دگرانش چه تفاوت

آن بنده که در چشم خریدار درآمد

آن شیخ که از خانه به بازار نمی‌رفت

مست است به حدی که رهِ خانه نداند

پرستاری ندارم بر سرِبالینِ بیماری

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

نظر به جانب او بی نظر توان کردن

حجاب چهرهٔ عشّاق عین بینایی است

ببین و هیچ مبین و بدان و هیچ مدان

که خاکپایِ ادب کیمیای دانایی است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۵ - صاین اصفهانی قُدِّسَ سِرُّه

 

اگرچه طاعت این شیخکان سالوس است

که جوش و ولوله در جان انس و جان انداخت

ولی به کعبه که گر جبرئیل طاعت شان

به منجنیق تواند بر آسمان انداخت

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۸ - صدرالدّین نیشابوری

 

گر دهدت روزگار دست و زبان زینهار

دست درازی مجو چیره زبانی مکن

با همه عالم به لاف با همه کس از گزاف

هرچه ندانی مگوی هر چه توانی مکن

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶۱ - ظهیر فاریابی

 

گیتی که اولش عدم و آخرش فناست

در حق وی گمان ثبات و بقا خطاست

مگشای لب به خنده که تو خفته‌ای از آنک

در خواب خنده موجب دلتنگی وبکاست

مشکل تر آن که گر به مثل دور روزگار

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۶۶۶
۶۶۷
۶۶۸
۶۶۹
۶۷۰
۷۷۰