گنجور

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

می نفروشم گلیم و می نفروشم

گر بفروشم برهنه ماند دوشم

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

این جور نگر که با من مسکین کرد

خود خواند و خودم براند و دردم زین کرد

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

از حالم اگر عالمیان بیخبرند

از عالمم آن بس که حالم دانی

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

در مکر سر زلف تو بیچاره شدیم

در قهر دو چشم شوخت آواره شدیم

از ناپاکی به طبع خون‌خواره شدیم

ما نیز کنون به طبع غمخواره شدیم

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

کی بود جانا که آتش اندرین عالم زنیم

ملت کفر و مسلمانی به هم درهم زنیم

و آنگهی از جنت و فردوس و دوزخ بگذریم

خیمۀ جان را برون از کون و کان محکم زنیم

پس نشینیم با تو و با تو همی شربت خوریم

[...]

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

ما بلا بر کسی قضا نکنیم

تا ورا نام ز اولیا نکنیم

این بلا گوهر خزانۀ ماست

ما بهر خس گهر عطا نکنیم

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

گر دوست، مرا بلا فرستد شاید

کاین دوست خود از بهر بلا می‌‬باید

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل تاسع - بیان حقیقت ایمان و کفر

 

پر کن قدح باده و جانم بستان

مستم کن و از هر دو جهانم بستان

در هشیاری غمست و سودست و زیان

از دست غم و سود و زیانم بستان

با کفر و باسلام بدن ناچار است

[...]

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

دل مرکب حق است که درین زندانست

در عالم خاک مدتی مهمانست

دل مرغ حقیقت است در عالم حق

نی خود بازست که زینت سلطانست

دل زنده بجان و جان بود زنده بحق

[...]

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

صوفیان در دمی دو عید کنند

عنکبوتان مگس قدید کنند

ما که از دست روح قوت خوریم

کی نمک سودهٔ عنکبوت خوریم‌؟

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

ای خدا آیینۀ روی جمالت این دل است

جان ما برگ گل‌ست و عشق تو چون بلبل است

در جمال نور تو خود را ببینم بی‌وجود

بس درین عالم مراد هر یکی خود حاصل است

در ازل موجود بودم سایه مر نور ترا

[...]

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

عشق پوشیده است و هرگز کس ندیدستش عیان

لاف‌های بیهده تا کی زنند این عاشقان

هر کسی در قدر خود لافی و وصفی می‌زنند

عشق او پاک‌ست و صافی از چنین و از چنان

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

صابَرَ الصَّبْرَ فَاستَغاثَ بِهِ الصَّبْرُ

فَصاحَ الْمُحِبُّ یا صَبْرُ صَبْراً

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

ای دریغا کین شریعت ملت رعنایی است

ملت ما کافری و ملت ترسایی است

کفر و ایمان زلف و روی آن بت یغمایی است

کفر و ایمان هر دو اندر راه ما یکتایی است

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

آن بت شاهد که عشقش در میان جان ماست

هجراو در دست و وصلش مرهم و درمان ماست

روی او دینست و قبله، زلف او کفرست و شرک

پس‬خوداوبی‬هیچ شک هم کفر وهم‬ایمان ماست

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۲

 

چون قبله بجز جمال محبوب نبود

عشق آمد و محو کرد هر قبله که بود

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۳

 

ظاهر شده است اینجا معدن جود و کرم

قبلۀ ما روی دوست قبلۀ هر کس حرم

عین‌القضات همدانی
 
 
۱
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۷۷۰