صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۸۴
گرانی میکند بر خاطرش یادم، نمیدانم
که با این ناتوانی چون توانم رفت از یادش؟!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۸۵
ز انقلاب جهان بیبران نمیلرزند
که هر چه میوه ندارد نمیفشانندش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۸۶
برهمن از حضور بت، دل آسودهای دارد
نباشد دل به جا آن را که در غیب است معبودش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۸۷
عیار گفتگوی او نمیدانم، همین دانم
که در فریاد آرد بوسه را لبهای خاموشش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۸۸
به آب میبرد و تشنه باز میآرد
هزار تشنه جگر را چه زنخدانش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۸۹
به زور، چهرهٔ خود را شکفته میدارم
چو پستهای که کند زخم سنگ خندانش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۰
به عزم رفتن از گلزار چون قامت برافرازد
گل از بی طاقتی، چون خار آویزد به دامانش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۱
به آه سرد من آن شاخ گل سر در نمیآرد
وگرنه هر نسیمی میبرد از راه بیرونش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۲
دل بی طاقتی چون طفل بدخو در بغل دارم
که نتوانم به کام هر دو عالم داد تسکینش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۳
بازی جنت مخور، کز بهر عبرت بس بود
آنچه آدم دید ازان گندم نمای جو فروش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۴
میکند مستی گوارا تلخی ایام را
وای برآن کس که میآید درین محفل به هوش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۵
ساحلی نیست به از شستن دست از جانش
آن که سیلاب ز پی دارد و دریا درپیش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۶
آن که در آینه بیتاب شد از طلعت خویش
آه اگر در دل عاشق نگرد صورت خویش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۷
حاصل من چو مه نو ز کمانخانه چرخ
تیر باران اشارت بود از شهرت خویش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۸
چون هر چه وقف گشت بزودی شود خراب
کردیم وقف عشق تو ملک وجود خویش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹۹
هر چند تاجریم، فرومایه نیستیم
تا بر زیان خلق گزینیم سود خویش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۰۰
در دبستان وجود از تیره بختی چون قلم
رزق من کوتاهی عمرست از گفتار خویش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۰۱
کاش می دیدی به چشم عاشقان رخسار خویش
تا دریغ از چشم خود میداشتی دیدار خویش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۰۲
حرف سبک نمی بردم از قرار خویش
از هر صدا چو کوه نبازم وقار خویش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۰۳
ای که میجویی گشاد کار خود از آسمان
آسمان از ما بود سرگشتهتر در کار خویش