گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۸۴

 

امید دلگشایی داشتم از گریهٔ خونین

ندانستم که چون تر شد گره، دشوار بگشاید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۸۵

 

لاله دارد خبر از برق سبکسیر بهار

که نفس سوخته از خاک بدر می‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۸۶

 

آمد کار من ورشته تسبیح یکی است

که ز صد رهگذرم سنگ به سر می‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۸۷

 

رویگردان نشود صافدل از دشمن خویش

آخر آیینه به بالین نفس می‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۸۸

 

ناکسی بین که سر از صحبت من می‌پیچد

سر زلفی که به دست همه کس می‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۸۹

 

در دل صاف نماند اثر تیغ زبان

زخم این آینه چون آب به هم می‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۰

 

نماند از سردمهریهای دوران در جگر آهم

درختی را که سرما سوخت، دودش بر نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۱

 

بر آن رخسار نازک از نگاه تند می‌لرزم

که طفل شوخ، دست خالی از بستان نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۲

 

ز خواب نیستی برجسته‌ام از شورش هستی

ز دست من بغیر از چشم مالیدن نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۳

 

من آن شکسته پر و بال طایرم چون چشم

کز آشیانه پریدن ز من نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۴

 

در آتشم که چوآب گهر ز سنگدلی

به کام تشنه چکیدن ز من نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۵

 

عبث مرغ چمن بر آب و آتش می‌زند خود را

گل بی شرم از آغوش خس بیرون نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۶

 

در آن محفل که من بردارم از لب مهر خاموشی

صدا غیر از سپند از هیچ کس بیرون نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۷

 

به پای خم برسانید مشت خاک مرا

که دستگیری من از سبو نمی‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۸

 

کشتی عقل فکندیم به دریای شراب

تا ببینیم چه از آب برون می‌آید!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹۹

 

از دل خستهٔ من گر خبری می‌گیری

برسان آینه را تانفسی می‌آید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۹۰۰

 

خراب حالی این قصرهای محکم را

ز روزن نظر اعتبار باید دید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۹۰۱

 

مرا ز روز قیامت غمی که هست این است

که روی مردم عالم دو بار باید دید!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۹۰۲

 

شکسته حالی من پیش یار باید دید

خزان رنگ مرا در بهار باید دید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۹۰۳

 

بنمایید به جز آینه و آب، کسی

که به دنبال سرم روز سفر می‌گرید

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۱۹
۴۲۰
۴۲۱
۴۲۲
۴۲۳
۷۷۰