شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۲۵
هر که او نیک میکند یا بد
نیک و بد هر چه میکند شاید
هر چه کنى بخود کنى، گر همه نیک و بد کنى
کس نکند بجاى تو، آنچه تو خود بخود کنى
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم
راه ز اندازه برون رفته ای
پی نتوان برد که چون رفته ای
عقل در این واقعه حاشا کند
عشق نه حاشا که تماشا کند
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
خبرم مپرس از من چو مقابل من آئی
که چو در رخ تو بینم، زخودم خبر نباشم
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
مریض عشق اگر صد بود علاج یکی است
مرض یکی و طبیعت یکی، مزاج یکی است
تمام طالب وصلیم و وصل می طلبیم
اگر یکیم و اگر صد که احتیاج یکی است
بجز فساد مجو وحشی از طبیعت دهر
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
شد وقت آن دیگر که من ترک شکیبائی کنم
ناموس را یکسو نهم، بنیاد رسوائی کنم
چندان بکوشم در وفا کز من نپوشد راز خود
هم محرم مجلس شوم، هم باده پیمائی کنم
تو خفته و من هر شبی در خلوت جان آرمت
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
قامتت راست چو تیر است و عقابست تیری
که زن دور و مرا در دل و در جان گذرد.
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
دی که رسوا شده ای دیدی و گفتی این کیست
دامن آلوده بخون خسرو تردامن بود
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
ساکنان سر کوی تو نباشند بهوش
این زمینی است که از وی همه مجنون خیزد
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
مردمان در من و در بیهوشی من حیرانند
من در آن کس که ترا بیند و حیران نشود
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
دین فروشی کنی که تا سازی
بارگی نقره، خنگ و زین زرگند
گوئی از بهر حرمت علم است
این همه طمطراق و خنگ و سمند
علم از این ترهات مستغنی است
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
میان مجلس رندان حدیث فردا نیست
بیار باده که حال زمانه پیدا نیست
دگر زعقل حکایت به عاشقان منو یس
برات عقل بدیوان عشق مجرا نیست
نگاهدار ادب در طریق عشق و مترس
[...]