گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۲

 

نشان جملهٔ مردم همین است

که بگزینند جنت بر جهنم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۳

 

نشان زمرهٔ جنت چهار است

به قول بهترین هر دو عالم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۴

 

نعمت‌اللّه را طلب کن از خدا

ذوق او از طالب قابل طلب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۵

 

نعمت‌اللّه نعمتی دارد تمام

کاین چنین دیوانه‌ای دارد به دست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۶

 

نقش و خیالی است حدوث از قدیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۷

 

نقطه ای که الف نقش بست

بر در محجوبهٔ احمد نشست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۸

 

نه اسقاط و نه اثبات است اینجا

ز هست و نیست بگذر جان بابا

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۹

 

نه فقر بماند و غنا هم

نه حکم فنا و نه بقا هم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۰

 

نور اللّه رسید و ظلمت رفت

رحمت‌اللّه رسید و زحمت رفت

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۱

 

نور خود در نار موسی را نمود

در همه اشیا چنین ما را نمود

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۲

 

نیست ما را روز بر کس بوسهٔ ما طرح نیست

هر که را دل می‌کشد می‌‌آید و جان می‌دهد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۳

 

وجود علم و عمل چون عطای حضرت اوست

جزاء علم و عمل محض لطف و سنت اوست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۴

 

وقت آن آمد که پروازی کنم

وز کریمان عزم شیرازی کنم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۵

 

ویران شده از رئیس ده ده

از بس که طلب کند که ده ده

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۶

 

ها نظر کن که در نظر دارم

از هویت چنین خبر دارم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۷

 

هر چند رئیس ما گزیر است

اما چکنم که ناگزیر است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۸

 

هر چه باشند ما همان باشیم

هر چه پاشند ما همان پاشیم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۹

 

هر چه داری به عشق او در باز

تا کند او به روی تو در باز

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۶۰

 

هر چه داریم ما از او داریم

لاجرم چیزها نکو داریم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۶۱

 

هر دم تویی در چشم من هم خویش را هم خود ببین

غیر تو باشد دیگری از دیده‌ها بیرون کنم

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۷۷۰