خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۴
آن یار کجاست کاخر روز او را
با بار مصحّف مصغِّر نامست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۵
نام آنکو صد یک حسنش نباشد آفتاب
در حساب ارزانک سیصد نیست صد باری بود
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۶
یک جزو ز جزوهای فخری نامه
در اول شب بخوان که نامی گردد
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۷
آن لحظه که بفکنند پنجاه ز شست
معلوم کنند نام معشوقه ی ما
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۸
دندان اسب بشکن و شه رابرو نشان
تا نام آن پری رخ نسرین بدن شود
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۰
نام آنکو مرا ز غصّه بکشت
سر دستست در میانه ی پشت
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۱
آه مقلوب در میانه ی شب
نام آن ماه مهربان منست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۲
شه در بر ما نام پری پیکر ماست
لیکن نتوان گفت که شه در بر ماست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۳
این طرف نگر که وقتی از عالم ذوق
نی بر سر حمدویه زدم نامی شد
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۴
آنک افتاد چو ماهی دل من در دامش
ماهی از شست برون کن که بدانی نامش
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۵
آخر اول بگیر و اول آخر
چارم پنجم دگر اضافت آن کن
باز بگیر از کمیش حرف دوم را
نام بتی ماه روی پسته دهان کن
منقلبش کن که گرددت همه ثابت
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۶
نام شه ملک چین قلب قلبست
در قلب شه مصحّف قلب شکن
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۷
دلدار مرا که بی همال افتادست
مقلوب و مصحّف همالش نامست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۸
آن مه خورشید پیکر را لقب
قلب روز آمد ولی در قلب شب
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۹
آنک دل را بوصلش امیدّست
قلب تصحیف عکس خورشیدست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۰
نام رخی کز مه رخان مثلش ندیدم در جهان
ما را بیاور عکس مه برخوان که گردد روشیت
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۱
نام آن آفتاب مشک نقاب
عکس آبست در میان شراب
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۲
ای برده بمکر و حیله از دستان دست
گر نام تو نیست نیک بد باری هست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۳
آن سرو را نگر چو الف در میان زین
تا روشنت شود لقب شهسوار من
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۴
ترا که ملک بدست برادر پدرست
معینست که دانی که چیست نام وزیر