×
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب اول » بخش ۲ - مفاوضهٔ ملک زاده با دستور
زشت زشتست در ولایت شاه
گرگ بر تخت و یوسف اندر چاه
بد شود تن، چو دل تباه شود
ظلم لشکر ز جور شاه شود
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب اول » بخش ۶ - داستان خرّه نماه با بهرام گور
در دست منی دست نیارم بتو برد
دردا که در آب تشنه میباید مرد
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب اول » بخش ۷ - داستان گرگِ خنیاگر دوست با شُبان
أَرَی مَاءً وَ بی عَطَشٌ شَدِیدٌ
وَ لَکِن لَا سَبیلَ إِلی الوُرُودِ
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب اول » بخش ۷ - داستان گرگِ خنیاگر دوست با شُبان
نای و چنگی که گربگان دارند
موش را خود به رقص نگذارند
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب اول » بخش ۷ - داستان گرگِ خنیاگر دوست با شُبان
زین نادرهتر کجا بود هرگز حال؟
من تشنه و پیش من روان آب زلال