باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۱
مو ام آن آذرین مرغی که فیالحال
بسوجم عالم ار برهم زنم بال
مصور گر کشد نقشم به گلشن
بسوجه گلشن از تاثیر تمثال
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۲
خدایا داد از این دل داد از این دل
نگشتم یک زمان من شاد از این دل
چو فردا داد خواهان داد خواهند
بر آرم من دو صد فریاد از این دل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۳
خدایا خسته و زارم ازین دل
شو و روزان در آزارم ازین دل
مو از دل نالم و دل نالد از مو
زمو بستان که بیزارم ازین دل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۴
بشم واشم که تا یاری کره دل
به بختم گریه و زاری کره دل
بگردی و نجویی یار دیگر
که از جان و دلت یاری کره دل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۵
چرا دایم به خوابی ای دل ای دل
ز غم در اضطرابی ای دل ای دل
بوره کنجی نشین شکر خدا کن
که شاید کام یابی ای دل ای دل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۶
مگر شیر و پلنگی ای دل ای دل
بمو دایم به جنگی ای دل ای دل
اگر دستم فتی خونت بریجم
بوینم تا چه رنگی ای دل ای دل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۷
چرا آزرده حالی ای دل ای دل
همه فکر و خیالی ای دل ای دل
بساجم خنجری دل را برآرم
بوینم تا چه حالی ای دل ای دل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۸
مرا درد آموه و درمان چه حاصل
مرا وصل آموه و هجران چه حاصل
بسوته بی گل و آلاله بی سر
سر سوته کله یاران چه حاصل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۹
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
مطیع نفس و شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملایک
تو قدر خود نمیدانی چه حاصل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۰
ز بوی زلف تو مفتونم ای گل
ز رنگ روی تو دلخونم ای گل
من عاشق ز عشقت بیقرارم
تو چون لیلی و من مجنونم ای گل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۱
دلا پوشم ز عشقت جامهٔ نیل
نهم داغ غمت چون لاله بر دیل
دم از مهرت زنم همچون دم صبح
وز آن دم تا دم صور سرافیل
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۲
غمم غم بی و همراز دلم غم
غمم همصحبت و همراز و همدم
غمت مهله که مو تنها نشینم
مریزا بارک الله مرحبا غم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۳
دو زلفانت کرِم تار ربابم
چه میخواهی ازین حال خرابم
ته که با مو سر یاری نداری
چرا هر نیمهشو آیی به خوابم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۴
مو آن محنتکش حسرتنصیبم
که در هر مُلک و هر بومی غریبم
نَبو روزی که آیی بر سر من
بوینی مرده از هجر حبیبم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۵
مو آن دلدادهٔ یکتا پرستم
که جام شرک و خودبینی شکستم
منم طاهر که در بزم محبت
محمد را کمینه چاکرستم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۶
مُو آن بَحْرُم که در ظَرْف آمَدَسْتُم
چو نُقْطِه بر سَرِ حَرْف آمَدَسْتُم
به هر أَلْفی، اَلِفقَدّی بَرآیو
اَلِفقَدُّم که در أَلْف آمَدَسْتُم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۷
من آن مسکین تذرو بیپرستم
من آن سوزنده شمع بیسرستم
نه کار آخرت کردم نه دنیا
یکی خشکیده نخل بیبرستم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۸
به روی دلبری گر مایلستم
مکن منعم گرفتار دلستم
خدا را ساربان آهسته میران
که مو واماندهٔ این قافلهستم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۹
به عشقت ای دلارا نگروستم
نوید وصل تو تا نشنوستم
بدل تخم وفایت کشتم آخر
بجز اندوه و خواری ندروستم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۰
به شو یاد تو ای مهپاره هستم
به روز از درد و غم بیچاره هستم
تو داری در مقام خود قراری
مویم که در جهان آواره هستم